مغان، این گروه از جویندگان حقیقت، به پیروی از آموزههای زرتشت، در راهیابی به دانایی و ارتقاء روحانیت قدم میگذاشتند. آنها دانش و مهارتهایی در زمینههای اخترشناسی، مراقبه و شفابخشی داشتند. مغان مانند حلقه های محکم به دور زرتشت، به عنوان نزدیکترین یاران او شناخته میشدند
بسویم آیید، ای نیکان و ای فرمانروای حکمت، خویشتن را بر من نمایان ساز، تا کلامم نه فقط در میان دایره مغان (جمعیت برادری)، بلکه در گوش جهانیان نیز طنینانداز شود
(گات ها - فصل 7-33)
کلمه "جادو" از ریشه کلمه "مغ" گرفته شده است که نمایانگر شفابخشیها و داناییهای بینظیر مغان است. با برکت دانش عمیق شان، مغان در صحنههای سیاسی ایران باستان نقشهایی کلیدی و تعیینکننده ایفا کردند. حافظ، شاعر بزرگ عرفانی قرن چهاردهم، حکمت نهانی مغان را در دایرهی زرتشت با "نور الهی" مقایسه کرده است
در خرابات مغان نور خدا میبینم
این عجب بین که چه نوری ز کجا میبینم
جلوه بر من مفروش ای ملک الحاج که تو
خانه میبینی و من خانه خدا میبینم
خواهم از زلف بتان نافه گشایی کردن
فکر دور است همانا که خطا میبینم
سوز دل اشک روان آه سحر ناله شب
این همه از نظر لطف شما میبینم
هر دم از روی تو نقشی زندم راه خیال
با که گویم که در این پرده چهها میبینم
کس ندیدهست ز مشک ختن و نافه چین
آن چه من هر سحر از باد صبا میبینم
دوستان عیب نظربازی حافظ مکنید
که من او را ز محبان شما میبینم
غزل 357 حافظ
Copyright © 2024 Zarathustra - All Rights Reserved.